اسکیس یا طراحی سریع با دست ، اجمالی از یک منظر یا ساختار یک حجم است ،
اسکیس یا طراحی سریع با دست ، اجمالی از یک منظر یا ساختار یک حجم است ، که در عین موجز بودن شامل تمام زوایا ، پستی بلند ی ها و سایه روشن های آن نیز می باشد و به دست نمی آید مگر با نگاهی دقیق نافذ موشکاف برای طی طریق رسیدن به قله های مورد نظر در اسکیس به طور اعم و در این برای موفقیت در آزمون اسکیس کارشناسی ارشد به طور اخص ، گام هایی را باید پیمود، و نکاتی را باید دانست و رعایت کرد که در عین سادگی و سهولت شان بسیار مهم ، حدس و دقیق می باشند .سوای استعداد و توانایی ذهنی که امری حیاتی برای قدم نهادن به این راه و موفق شدن در آن مباشد . عامل اصلی و مهمتر از آن ، داشتن اعتماد به نفس بالا به خود و توانایی های خود و بعد در راستای آن ، تمرین و ممارست بسیار و خستگی ناپذیر است زیرا عدم و اتکا به نفس ، مانع اقدام و شروع به طراحی میشود و راه شروع نشده کور و در نطفه خفه میگردد و نداشتن تمرین مدام نیز ادامه مسیر را مشکل و امکان پیشرفت را محدود و کم می کند.
در طراحی ، 3 نکته سادگی حجم ، همسیویی فرم با عملکرد و بیان مفهوم نهایی ، اهمیتی حیاتی دارند .


سادگی حجم : هر بیننده ای با هر قوه ادراکی باید بتواند در کمترین زمان ممکن ، تصویری از کلیات در زهنش باز آوری کند و بدین ترتیب خاطره دیدارش را از بنا زنده سازد .
همسویی فرم با عملکرد : یا به عبارتی ایجاد نوعی هماهنگی بین عمل سنگین در حال انجام و پیام حجم که سبب غنای طرح و ماندگاری آن در ذهن بیننده می گردد .
بیان مفهوم نهایی : باعث می شود غیر از ظواهر سرح که برای هر کس به فراخور حال آن شخص، مفاهیمی عرضه شدنی دارد ، طرح بنا نیز از نوعی فلسفه نهایی و مفهوم غایی برای بعضی مخاطبان خاص خود ،سود جوید .
باید به شناختی از روحیات آنان دست یافت و در واقع مخاطبان را شناخت . این مخاطبان در 3 گروه زیر دسته بندی می شوند :
گروه اول : طیف وسیعی از عامه مردم هستنند که شاید قدرت تخصصی لازم را برای درک اثر هنری نداشته ولی به اندازه مشاعرشان از دیدن اثر خوب لذت مر بدند و به ظواهر زیبای آن بسنده می کنند .
گروه دوم : همان متخصصان یا علاقمندان آثار هنری هستند که نه تنها درک گروه اول را دارند، بلکه در سطح بالاتری با اثر برخورد می کنند و به دنبال علت های منطقی شکل گیری اثر هستند و آن را با منطق و علم خود تطبیق می دهند و به همان اندازه که به درکی علمی و یا منطقی برسند ، کار را واجد ارزش – یا فاقد آن – تشخیص می دهند .
گروه سوم : که اصطلاحاً دلشدگان نامیده می شوند ، هر چند می توانند اما به درک ظاهری مسلط نیستند. این گروه از مخاطبان که از سطحی فرارت از گروه های دیگر به اثر نگاه می کنند ، در آن به دنبال گمشده و ضمیر تصویر خویش میگردند . اینان هستند که در طول زمان سبب ماندگاری و جاویدان شدن هر بنایی می شوند. زیرا آن اثر غنی در طول تاریخ حیات خود ، پیام هایی را به زبان های مختلف برای این گروه شیفته دارد .